۰

همه‌چیات

خادم غافل

نوامبر 6, 2010 در 01:25 توسط

کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-خادم غافل

«خوش به حال این کبوتر حرم! هروقت دلش بخواد، می‌ره حرم و با امام‌رضا علیه‌السلام درددل می‌کنه. حتماً روز زیارتی رو هم از صبح تا شب حرم بوده و حسابی کیف کرده… .»

نیازی به گفتن نیست. صدای این حسرت‌خوردن‌ها و حسن‌ظن‌ها رو از همین کامنت‌ها می‌شه شنید. و من چقدر شرمنده می‌شم وقتی کم‌توفیقی خودم رو می‌بینم.

روز ۲۲ذی‌القعده، یک روز قبل از روز زیارتی امام‌رضا(ع) که به روایتی روز شهادتشون هست، دوست عزیزی که از تهران برای زیارت اومده بود، به‌م زنگ زد و بعد از حال و احوال، پرسید: «فردا حرم نمی‌آی؟» گفتم: «اگه بخوام بیام، باید یا صبح زود بیام یا شب که از سر کار برمی‌گردم.» و منظورم این بود که اصلاً حالش رو ندارم. اون بنده خدا هم دیگه چیزی نگفت.

شب که توی خونه ایمیلم رو چک می‌کردم، دیدم ژرمین، خواهر شیعۀ آمریکایی که پارسال با خواهرش اومده بود زیارت و من چند ساعتی توی حرم در خدمتشون بودم، خواسته که روز زیارتی آقا توی حرم براشون دعا کنم.

تازه یادم اومد که فردا روز زیارتیه و این خادم غافل اصلاً یادش نیست!

ظهر که توی ساعت استراحت رفتم حرم، می‌خواستم وضو بگیرم که موبایل زنگ خورد و به‌م خبر دادند در جشنوارۀ مطبوعات، بخش فرهنگ رضوی، برگزیده شده‌م.

روبه‌روی ضریح، هم اشک شرمندگی می‌ریختم و هم اشک شوق و تشکر.

به یادتون بودم.

کبوتر حرم

Print Friendly, PDF & Email

دیدگاهتان را بنویسید