شکلاتنوشی
ژوئن 22, 2021 در 21:16 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
در گرمای ظهر تابستان، پای ایوان نقارهخانه به خدمت ایستاده بودم. خانمی از اهالی استهبان فارس سراغم آمد و با اصرار، تقاضای غذای حضرت کرد. بهش قول دادم که غذای آن روزم را تقدیمش کنم. دو ساعت بعد، دوباره به خدمتگاهم آمد و غذا را تحویل گرفت.
ناگهان دیدم روی دستم لکههای قهوهای پیدا شده! ماجرا از جیبهای کتم آب میخورد: شکلاتهای کاکائویی که برای پذیرایی از زائران خریده بودم، آب شده و دستم را کاکائویی کرده بودند! خوردن و آشامیدن در حال پاس ممنوع است؛ ولی برای پیشگیری از عمیقتر شدن فاجعه ناچار بودم شکلاتهای آبشده را یکییکی در دهان بگذارم و بنوشم!
حس کردم امام رضا علیهالسلام توفیق اجباریِ شکلاتنوشی را بهم پاداش داده تا از غذابخشیام به آن خانم تشکر کرده باشد!
برچسبها:استهبان, ایوان نقارهخانه, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم افتخاری, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, خاطرات خدمت افتخاری, خدمت افتخاری, شکلات, شکلات کاکائویی, شکلاتنوشی, غذای حضرت, غذای حضرتی, فارس, کبوتر حرم, کشیک, نقارهخانه