عمه!
می 7, 2022 در 11:45 توسط احمد عبدالهزاده مهنه

سلامهای پایانخدمت را در صحن انقلاب دادم و راهیِ بست بالاخیابان شدم. در آن ازدحام ایام نوروز، ناگهان حواسم چسبید به گفتوگوی پسرک ششهفتساله با پدرش:
– بابا! از اینها برای عمه ببریم شفا پیدا کنه.
– مگه عمه چهشه شفا پیدا کنه؟!
– دیوونهست!
– دِهه!
– خودت همیشه میگی دیوونهست، دیوونهست، دیوونهست!
– من بگم تا تو، خیلی فرق میکنه. میفهمی؟!
۱۰ فروردین ۱۴۰۱
برچسبها:بست بالاخیابان, بست شیخ طوسی, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم افتخاری, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, خاطرات خدمت افتخاری, شفا, صحن انقلاب, عمه, کبوتر حرم, کشیک