غذای حضرت خواهر
جولای 15, 2018 در 08:00 توسط احمد عبدالهزاده مهنه

با سیدمجید ایستادیم نزدیک ورودیِ مهمانسرای کریمۀ اهلبیت(ع)، به امید اینکه غذای حضرت خواهر نصیبمان شود. انتظار طولانی شد و ساعت پذیرایی مهمانسرا هم داشت به آخر میرسید. نمیدانستیم بمانیم یا برویم.
به سیدمجید گفتم: «میخواهی از سهمیۀ امامرضاییام استفاده کنم؟»
ـ استفاده کن.
رو کردم سمت ضریح حضرت فاطمۀ معصومه(س). توی دلم گفتم: «من نوکر برادرتان هستم. خودتان شاهدید که بارها سهم غذای خودم را به زائر امامرضا(ع) دادهام. البته منتی هم ندارم؛ ولی الان پیش سیدمجید کلاس گذاشتهام! نگذار ضایع شوم!»
چند دقیقه نگذشته بود که یکی از خادمان بارگاه حضرت خواهر من را به کناری کشید: «شما غذای حضرت میخواستید؟ بفرمایید این ژتون خدمت شما.»
روم نشد بگویم دو نفریم و دو غذا میخواهیم! تصمیم گرفتیم غذا را بگیریم و برویم بیرون حرم نوش جان کنیم. خادم مهمانسرا یک ژتون ازمان گرفت؛ اما دو ظرف غذای حضرت خواهر به دستمان داد!
برچسبها:حرم امامرضا علیهالسلام, حضرت فاطمۀ معصومه سلاماللهعلیها, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, غذای حضرت, قم, کبوتر حرم, مهمانسرای حضرت
۳ مشت دون
اعظم نظری تلخابی
on ژانویه 19, 2022 -
غذای حرم
[پاسخ]
احمد عبدالهزاده مهنه پاسخ در تاريخ دسامبر 11th, 2022 23:11:
در خدمتم.
[پاسخ]
اعظم نظری تلخابی
on ژانویه 19, 2022 -
کمک مالی کنید
[پاسخ]