غبار
آگوست 26, 2016 در 17:28 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
گوشهای از باغ رضوان، سر صحبتم با یکی از دوستان خدمات باز شده بود که لابهلای حرفهایش شنیدم: «باید غبارها را جمع کنیم.»
در فرهنگ خدمت در حرم امامرضا علیهالسلام، به زباله میگویند «غبار».
با خودم فکر کردم که حتی واژهها باید مراقب خودشان باشند که درشتی نکنند در این درگاه. در دلم به امامرضا(ع) گفتم: «وقتی در حَرمت، زباله میشود غبار، لابد در پیشگاه حضرت حق، اسمی از «گناه» ما نمیبری. لابد میگویی: بچگی کرد. نفهمید. جوانی کرد. از دستش دررفت. حواسش نبود. نادانی کرد.»
ممنونتم خدا که به حرمت امامرضا(ع)، دلمان را از زبالههای غفلت پاک میکنی: «وَ لِتَطهیرِ قَلبی مِن اَوساخِ الْغَفلَهِ عَنکَ.»
برچسبها:باغ رضوان, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, زباله, غبار, کبوتر حرم
۲ مشت دون
زائرحرم
on آگوست 26, 2016 -
چقدر جالب نمیدانستم در حرم به زباله غبار میگویند…
متن قشنگی بود…بااین متن یه مدلی از دعا کردن هم یاد گرفتم..
[پاسخ]
احمد عبدالهزاده مهنه پاسخ در تاريخ آگوست 26th, 2016 23:54:
بله. گاهی بعد از مراسمی مثل شبهای قدر، به ما هم افتخار میدن که «غبار»ها رو جمع کنیم و بریزیم توی پاکت.
[پاسخ]