تشییع
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
8 فوریه, 2023
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
8 فوریه, 2023
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
24 سپتامبر, 2021
چند هفته بود که در لحظههای خدمت و زیارت، یک قطره اشک هم بر گونهام نازل نمیشد. خشکسالیِ چشم لابد از خشکحالی دل آب میخورد. جلوی دفتر نعیم رضوان به خدمت ایستاده بودم و دلشورۀ همین قحطیِ اشک را داشتم…….
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
4 جولای, 2021
دخترک چهارپنجساله داشت دست در دست پدر، از بابالکاظم(ع) وارد حرم میشد. شکلاتی پیشکشش کردم. دستش را از دست پدر کشید و شکلات را گرفت. نگاهم بیهوا افتاد به دست دیگرش که فقط تا مچ قد کشیده بود!ا امامرضاجان! شما……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
14 جولای, 2020
همان اولین کشیک پس از قرنطینۀ حرم، عودسوزبهدست پای ایوان نقارهخانه ایستاده بودم. چند جوان رعنا بهطرفم آمدند. دلتنگی امانشان را بریده بود و بهدنبال راهی به ضریح می گشتند: «حاجآقا! از کجا میشه بریم توو؟» پرسیدم: «کدوم توو؟» و……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
30 ژانویه, 2020
کشیکنویس گفت: «پلهبرقیِ صحن هدایت، پایین.» چکوچانه زدم بفرستدم به جایی که شاید بیشتر به درد بخورم. در لوحهٔ کشیک سری چرخاند و گفت: «بهبه! رواق حضرت زهرا (س)!» در خدمتگاه دوستداشتنیام ایستاده بودم که نام رواق برایم روضهخوان شد:……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
8 سپتامبر, 2019
باغ رضوان در عصر نوزدهم ماه رمضان، همچنان پروانهباران بود. در آن ساعتهای پایانی کشیک، اثر پروانهای هنوز باقی بود و با دلم بازی میکرد. دمی نشستم تا نفسی بگیرم. پروانهها بازهم قاب چشمم را پر کردند. چند قدم آنسوتر،……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
14 ژانویه, 2018
ساعت چهار عصر که برگشتم آسایشگاه، خبرِ شبکۀ خبر داشت شعله میکشید: روح دریانوردان سانچی در ستونی از دود، از آبیِ دریا به آبی آسمان پر کشید. خبر، آرامش حرمیام را طوفانی کرد. ثواب خدمت ناچیز آن روزم را در حرم……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
9 سپتامبر, 2016
روز شهادت امام باقر علیهالسلام، بست شیخ طبرسی خدمتسرایم شده بود تا پس از نماز مغرب و عشا، روبهروی دری که از آن فقط طلای صحن انقلاب پیدا بود، زائران عزادار را با حرکت چوبپر به مسیر خروجی راهنمایی کنم:……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات
2 سپتامبر, 2016
صحن انقلاب بود و پایان کشیک و آخرین درددلهای نوکر با اربابش. نوای حدیث کساء هفتگی حرم بود و قصۀ خانهای که اهلش را بهجفا کشتند. عبارتی که ذکر حسین(ع) میگرفت و ذهنی که روضهخوان میشد: ـ فَدَنَی الْحُسَینُ نَحوَ……
احمد عبدالهزاده مهنه
اشکیات / همهچیات
3 می, 2016
طوطی مهماندوست: این نه عنوان حکایتی است از مثنوی مثل «طوطی و بازرگان»، نه تخلص شاعری، نه اسم مستعار نویسندۀ معروفی. اسم پیرزنی است، کنده بر قبری در بهشتنبی(ص) تربتجام. همان که ما بهش میگفتیم «بیبیرحمتی». از همان پیرزنها که……