اول کشیک، اسمها را میخواند و برگۀ تعیین پاس هرکس را به دستش میداد: هاشمی، مهربان، عباسی، غلامی، عبدالهزاده… . آرزو کردم در قیامت هم امامرضا علیهالسلام اسممان را بخواند و برات رهایی از آتش را به دستمان بدهد.
گاهی گوشی همراه هم کمککارت میشود و سهمی در نوکری از آنِ خود میکند تا گرهی از کار زائر امامرضا علیهالسلام باز شود. همین گوشی که گاهی میشود یکی از آلات لهو و غفلت، گاهی زائر گمشدهای را در حرم…… بیشتر »
مامان پرسید: «تو هر هفته چقدر شکلات میخری برای حرم؟» ـ حدود دههزار تومن. ـ خب، این هفته من نذر میکنم. ببر به نیت بابابزرگ و داییمرتضی توی حرم پخش کن. (۱) ـ چشم! مامان دقیقاً از آن شکلاتهایی خریده…… بیشتر »
پاسم را گذاشته بودند قطعۀ ۵، دور آبخوری صحن جامع رضوی، همان جا که تُو مُخورِم، اُو مُخورِم! خانم زائری آمد و لیوان را زیر شیر گرفت؛ ولی آبی نصیبش نشد. شاید چشمش کور وَرفته بود! لیوان را سر جایش…… بیشتر »
حکم کردند که حتماً باید کارت خروج بزنید. ساعت ۱۰ شب برای رسیدن به آسایشگاه، تقریباً داشتیم قطر حرم امامرضا علیهالسلام را طی میکردیم و غر میزدیم: «ای بابا! اینهمه راه را برویم تا آسایشگاه که چی؟ خودتان ساعت خروجمان…… بیشتر »
این هم عیدی اول صبح امامرضا علیهالسلام در روز عید غدیر. چنین پیامکی را آدم فقط در مشهد دریافت میکند: همکار گرامی کشیک سوم روز ضمن تبریک عید غدیر، دعوت میشود طبق سنوات قبل، جهت گرفتن شُله، سهشنبه ساعت ۱۰…… بیشتر »
زبان فارسی است دیگر. در حرم امامرضا علیهالسلام هم شیرینی و ظرافت و طنازی خودش را نشان میدهد و خادمان حضرت را سر ذوق میآورد تا برای اصطلاحات خاص حرم، اسمهای بامزهای ابداع کنند؛ مثلاً بخشی در حرم راه میافتد…… بیشتر »
ـ شما افتخاری هستید دیگه؟ ـ نهخیر، بنده شجریانم! • کبوتر حرم
لیوان را گرفته بود زیر شیرهای هوشمند سقاخانۀ صحن جمهوری تا آب بخورد. وسط کار، شیر آب بازی درآورد و قطع شد. گویا چشم الکترونیکش عیب پیدا کرده بود. خواهر زائر چشمش به من افتاد و خواست بانمک غر بزند:…… بیشتر »
باید روز کشیک رسمی، برایت مشکلی پیش بیاید تا بهت بگویند برای کشیک جبرانی، روز یکشنبه ساعت ۱۱ حرم باش؛ روز یکشنبه؛ روز عرفه. ******** ـ آقا! من انسولینی هستم. الان خیلی گشنهم شده و قندم بههم ریخته. یه لقمه…… بیشتر »