۰
خوشروزی
احمد عبدالهزاده مهنه همهچیات 25 نوامبر, 2008
دیروز یه بندهخدای خوشروزی به پُستم خورد. منتظر تاکسی بودم برم حرم که یه پراید جلوی پام بوق زد و ترمز. چون عجله داشتم، بیمعطلی سوار شدم و دیدم که راننده، یه خانوم جوونه که یه آقا رو صندلی جلو……