اولین بار بود که در ورودیِ بخش نعیم رضوان به خدمت ایستاده بودم. از خوشرفتاریِ خادمان جوان این بخش نوپا واقعاً لذت میبردم. در همین حال، صدای دستگاه شمارهده در اتاق صدور دعوتنامه، حسابی به وجدم آورد: «شمارۀ… یکصد و……… بیشتر »
ازجمله آداب زبارت امامرضا علیهالسلام برای بعضی زائران، گروکشی است! ******** کشیک روز نیمۀ شعبان را در صحن غدیر سپری میکردم که زنوشوهر نسبتاً جوانی بهسراغم آمدند. مرد دستش را در مشما برد تا چیزی بیرون بیاورد. پنداشتم میخواهد روز…… بیشتر »
گاهی با صدای بلند، از مسافرانشان صلوات میگیرند: «خشنودی آقا علیبنموسیالرضا بلند صلوات! سلامتی و فرج آقا امام زمان صلوات! شفای همۀ مریضها صلوات ختم کن!» گاهی دم میگیرند: «ای صفای قلب زارم، هرچه دارم از تو دارم / تا…… بیشتر »
چه باید کرد از دست این قورمهسبزی که آه حسرت خلقی عظیم را در حرم به آسمان میبرد! شاید یک راهش این باشد که مطایبهای کنی و حواس زائر را ببری به جایی که حسرت غذای حضرت، آنهم این سبز…… بیشتر »
تا امروز شاخ ندیده بودم! البته شاخ اینستاگرام! صحن غدیر در آستانۀ آخرین نماز جماعت سال ۱۳۹۶ قفل شد. همراه چند مرد دیگر، گیر افتادم پشت آخرین صف نماز خواهران. یکی از مردان جوان اصرار میکرد که جمعیت را بشکافد…… بیشتر »
حالوهوای چشمم ابری و بارانی جان بهفدایت ای که حج فقیرانی حرف دل زارم را نگفته میدانی صاحب دلهای ما، شاه خراسانی شاه خراسانی شاه خراسانی من آبرو از نوکری کوی تو دارم من آمدهام پیش تو دل جا بگذارم…… بیشتر »
بین بست شیخ بهایی و ورودی صحن غدیر قدم میزدم که دو دختر نوجوان شوخوشنگ بهطرفم آمدند و شادوشنگول پرسیدند: ـ آقا، صحن انقلاب کدوم طرفه؟ یکیشان، انگار کشف مهمی کرده باشد، گفت: ـ ئِه! یه بار دیگه هم ازتون…… بیشتر »
هم شب زودتر به خانه برمیگشتم و هم همه چیز آنجاست را از دست نمیدادم. ولی هرچه سعی کردم به پاس یک برسم، نشد. ساعت ده شب از صحن غدیر آمدم آسایشگاه تا خروجم را بزنم و چایی بخورم. تلویزیون…… بیشتر »