آخرین کشیکم در سال ۱۳۹۹ هم اسپندنشان شد. در بابالسلام، برای زائرانی عود و اسپند میسوزاندم که تنگنای کرونا، تنگ فشرده بودشان و دلتنگیشان را دوچندان کرده بود. هرکسی میرسید، صلواتی میفرستاد و التماسدعایی میگفت و تن و جانش را…… بیشتر »
همان اولین کشیک پس از قرنطینۀ حرم، عودسوزبهدست پای ایوان نقارهخانه ایستاده بودم. چند جوان رعنا بهطرفم آمدند. دلتنگی امانشان را بریده بود و بهدنبال راهی به ضریح می گشتند: «حاجآقا! از کجا میشه بریم توو؟» پرسیدم: «کدوم توو؟» و…… بیشتر »
علاوه بر آن مشمای پر از اسپند، یک بطری کوچک را هم از اسپند پر کردم و توی جیب کتم گذاشتم. اولین کشیکم بود پس از آزادیِ حرم از دست قرنطینۀ کرونا. عودسوزم باید آباد میبود و دود اسپند را…… بیشتر »