Category Archive : اشکیات

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت افتخاری در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-کربلای ما چه شد؟

کربلای ما چه شد؟

       اشکیات      24 سپتامبر, 2021

چند هفته بود که در لحظه‌های خدمت و زیارت، یک قطره اشک هم بر گونه‌ام نازل نمی‌شد. خشک‌سالیِ چشم لابد از خشک‌حالی دل آب می‌خورد. جلوی دفتر نعیم رضوان به خدمت ایستاده بودم و دل‌شورۀ همین قحطیِ اشک را داشتم……. بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت افتخاری در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-دست

دست

       اشکیات      4 جولای, 2021

دخترک چهارپنج‌ساله داشت دست در دست پدر، از باب‌الکاظم(ع) وارد حرم می‌شد. شکلاتی پیشکشش کردم. دستش را از دست پدر کشید و شکلات را گرفت. نگاهم بی‌هوا افتاد به دست دیگرش که فقط تا مچ قد کشیده بود!ا امام‌رضاجان! شما…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت افتخاری در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-آهو

آهو

       اشکیات      14 جولای, 2020

همان اولین کشیک پس از قرنطینۀ حرم، عودسوزبه‌دست پای ایوان نقاره‌خانه ایستاده بودم. چند جوان رعنا به‌طرفم آمدند. دلتنگی امانشان را بریده بود و به‌دنبال راهی به ضریح می گشتند: «حاج‌آقا! از کجا می‌شه بریم توو؟» پرسیدم: «کدوم توو؟» و…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت افتخاری در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-بی‌حرم

بی‌حرم

       اشکیات      30 ژانویه, 2020

کشیک‌نویس گفت: «پله‌برقیِ صحن هدایت، پایین.» چک‌وچانه زدم بفرستدم به جایی که شاید بیشتر به درد بخورم. در لوحهٔ کشیک سری چرخاند و گفت: «به‌به! رواق حضرت زهرا (س)!» در خدمت‌گاه دوست‌داشتنی‌ام ایستاده بودم که نام رواق برایم روضه‌خوان شد:…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت افتخاری در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-همه سیراب

همه سیراب

       اشکیات      8 سپتامبر, 2019

باغ رضوان در عصر نوزدهم ماه رمضان، همچنان پروانه‌باران بود. در آن ساعت‌های پایانی کشیک، اثر پروانه‌ای هنوز باقی بود و با دلم بازی می‌کرد. دمی نشستم تا نفسی بگیرم. پروانه‌ها بازهم قاب چشمم را پر کردند. چند قدم آن‌سوتر،…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-سانچی

سانچی

       اشکیات      14 ژانویه, 2018

ساعت چهار عصر که برگشتم آسایشگاه، خبرِ شبکۀ خبر داشت شعله می‌کشید: روح دریانوردان سانچی در ستونی از دود، از آبیِ دریا به آبی آسمان پر کشید. خبر، آرامش حرمی‌ام را طوفانی کرد. ثواب خدمت ناچیز آن روزم را در حرم…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-دست دردمند

دست دردمند

       اشکیات      9 سپتامبر, 2016

روز شهادت امام باقر علیه‌السلام، بست شیخ طبرسی خدمت‌سرایم شده بود تا پس از نماز مغرب و عشا، روبه‌روی دری که از آن فقط طلای صحن انقلاب پیدا بود، زائران عزادار را با حرکت چوب‌پر به مسیر خروجی راهنمایی کنم:…… بیشتر »

۰
کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-بی‌کفن

بی‌کفن

       اشکیات      2 سپتامبر, 2016

صحن انقلاب بود و پایان کشیک و آخرین درددل‌های نوکر با اربابش. نوای حدیث کساء هفتگی حرم بود و قصۀ خانه‌ای که اهلش را به‌جفا کشتند. عبارتی که ذکر حسین(ع) می‌گرفت و ذهنی که روضه‌خوان می‌شد: ـ فَدَنَی الْحُسَینُ نَحوَ…… بیشتر »

۸
کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام-بی‌بی‌رحمتی

بی‌بی‌رحمتی

       اشکیات / همه‌چیات      3 می, 2016

طوطی مهماندوست: این نه عنوان حکایتی است از مثنوی مثل «طوطی و بازرگان»، نه تخلص شاعری، نه اسم مستعار نویسندۀ معروفی. اسم پیرزنی است، کنده بر قبری در بهشت‌نبی(ص) تربت‌جام. همان که ما به‌ش می‌گفتیم «بی‌بی‌رحمتی». از همان پیرزن‌ها که…… بیشتر »