حلقۀ وصل
می 23, 2017 در 23:50 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
ازجمله معجزههای نامحسوس امامرضا علیهالسلام، یکی هم این است که حلقۀ وصل میشود بین آدمها؛ حلقۀ وصل میشود بین دلها و حاجتها.
گروهی در تلگرام راه انداختم برای گردآوری خاطرات و تجربههای خادمان امامرضا علیهالسلام. آرزوها در سرم میپروراندم: چندهزار خادم آقا از بخشهای مختلف عضو گروه میشوند و خاطرهها و تجربههای خود را باهم در میان میگذارند. بعدها میشود این خاطرهها را کتاب کرد یا در دیگر قالبهای هنری، به میان عاشقان امامرضا(ع) برد و… . برخلاف این آرزوها، چندان کسی مشتری گروه «چوبپر» ما نشد.
روز کشیک، در گروه پرجمعیتی بهنام «حلقۀ وصل» ذکری از آن گروه خادمان کردم:
سلام. دوستانی که توفیق خدمت در حرم امامرضا علیهالسلام را دارند، در صورت تمایل ازطریق تلگرام به بنده پیام دهند تا در گروه ویژۀ خادمان بارگاه رضوی عضوشان کنم.
پیامدادن همان و سرازیرشدن سیل سؤالها و درخواستها به من همان: چطور میشود خادم شویم؟ لطفاً اسم من را هم برای خادمی ثبت کنید. شرایط خدمت در حرم امامرضا چیست؟ و… .
مجبور شدم دوباره توضیح دهم که من هیچ سِمتی دراینباره ندارم و پیام اول را فقط خطاب به کسانی نوشتهام که مشغول خدمت هستند.
خواهری از اعضای گروه پس از پرسیدن دربارۀ چندوچون خادمی پیام داد:
ـ پدر و مادر من زائر هستند. برای هدیۀ روز مادر و پدر خیلی دعاکردم روزیشون زیارت حضرت باشه. خیلی ارادت و علاقه نسبت به حضرت دارند. باعرض شرمندگی، شاید این باب در اثر دعا باشه ولیکن میپرسم با ادب خدمتتون که آیا امکان پذیرایی ناهار یا شام در مهمانسرای حضرت هم هست؟
ـ غذای حضرت برنامه و روال خاصی نداره. ژتونش رو تصادفی توزیع میکنن. البته خانوادۀ شهدا سهمیهای دارن که باید مراجعه کنن بنیاد شهید. اگه امروز مشرف هستند، بنده با کمال افتخار غذای خودم رو تقدیم میکنم.
ـ شما بزرگوارید. خدا حفظتون کنه. بله، هستند در مشهد، ولیکن نظرم به این بود که در مهمانسرای حضرت تشریف ببرند ولو با یک ژتون. مادرم هر بار در تلویزیون دیدند، خیلی دلشون میخواست. اگر امکانی فراهم شد، بفرمایید دعاگوتون خدمت حضرت زهرا(س) میشم. متشکرم. خیر، زحمت خدمت شما نمیدم جناب عبدالهزاده.
ـ راستش به ما خود غذا رو میدن، نه ژتونش رو. شمارۀ من رو بهشون بدید تا همون رو تقدیم کنم: ۰۹۱۵… .
ـ شما که خودتون هم کشیک هستید، چه میل کنید ناهار برادر؟
ـ من با دوستان میخورم. ما هر هفته همین کار رو میکنیم.
ـ متشکرم. بزرگوارید. کدوم صحن هستید شما؟
ـ صحن هدایت. بین ساعت ۱ تا ۱:۳۰ حتماً تماس بگیرند.
ـ متشکرم. بله حتماً. یا علی. خیلی محبت دارید جناب.
ساعتی بعد در بابالکاظم(ع) صحن جامع، غذا رسید به دست پدری که قرار بود روزیاش شود. زائر میانسال اصفهانی بهمحض گرفتن غذا، روز روشن و وسط صحن، هایهای زد زیر گریه: «من سرطان روده دارم و نمیتونم غذا بخورم؛ ولی این بار به دلم گذشت که برای شفا از غذای حضرت بخورم. نمیدونستم امامرضا اینقدر زود جوابم رو میده.»
برچسبها:بابالکاظم(ع), حرم امامرضا علیهالسلام, حلقۀ وصل, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, صحن جامع رضوی, صحن هدایت, غذای حضرت, کبوتر حرم