عیدی اصفهانی!
مارس 21, 2016 در 23:54 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
ـ حَجآقا، من سیدم. بفرمایید: اینم عیدی شوما.
در آن گوشۀ ورودی صحن جامع به کوثر، دستش را آرام از زیر چادر بیرون آورد و هزارتومنی تانخوردهای را به دستم داد. به به! اولین دقیقههای سال ۱۳۹۵، عیدی از دست زائر امامرضا(ع)؛ آنهم زائر اصفهانی!
*****
ـ عیدتون مبارک! سالتون خوش در پناه امامرضا! یا الله! بفرمایید! از سمت راست حرکت کنید! خوش آمدید! حجاب، لبخند، صلوات فراموش نشه!
ـ عیدمون مبارک، باس عیدیام بدی!
وای! همۀ جیبهایت را هم از شکلات پر کرده باشی، باز دم سالتحویل کم میآوری. آن چهارده برگۀ حرز امامرضا(ع) هم تمام شده بود. تنها سکۀ ته جیبم را هم زائر دیگری عیدی گرفته بود.
ـ شرمندَهم حاجخانوم. هیچچی برام نمونده.
ـ خب سکه بده!
ـ سکه هم ندارم متأسفانه.
ـ من نیمیدونم. باید بهمون عیدی بدی!
در برابر اصرار دو مادر اصفهانی، چارهای نبود. دستم از توی جیب با دو اسکناس بیرون آمد: هزارتومنی و دوهزارتومنی. تقدیمشان کردم.
با این حساب، دوهزار تومن عیدی طلبکار شدم! عیدی اصفهانی همین است دیگر! این هم دشت اول سال ما از اصفهانیها! تا آخر سال باید بهشان عیدی بدهم!
برچسبها:حرم امامرضا علیهالسلام, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, سالتحویل, شکلات, صحن جامع رضوی, صحن کوثر, عیدی, کبوتر حرم