هدیۀ «معنوی»
فوریه 19, 2017 در 18:16 توسط احمد عبدالهزاده مهنه

مثل طلبۀ تازهوارد فیلم زیر نور ماه، هر شب میآمد درِ اتاق ما در خوابگاه و تسبیح میخواست. قائمینیا، دانشجوی محجوب دانشکدۀ تفسیر قم، اهل زابل بود و مسئول هیئت دانشجویی کهفالحصین. آن شب خواستم حالی اساسی بهش بدهم:
ـ بفرما. این تسبیح تربت مال شما.
ـ نه، ممنون. راستش، من هر شب نماز شب میخوانم و تسبیح صددانهای میخواهم!
*****
همکشیکمان، آقای معنوی، از کربلا تسبیح سوغات آورده بود. فوری یاد قائمینیا افتادم:
ـ اگر هست، من دو تا میخواهم.
ـ بفرمایید. اصلاً بیشتر بردارید.
ـ نه، فقط دو تا. داستان دارد!
قم که رفتم، یکی از تسبیحها را به قائمینیا دادم:
ـ این واقعاً هدیۀ معنوی است: هم از کربلا آمده، هم خادم امامرضا(ع) آن را سوغات آورده و هم اسم آن خادم، آقای معنوی است!
● کبوتر حرم
برچسبها:تسبیح, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, کبوتر حرم, معنوی, هدیه