۰

اشکیات / همه‌چیات

سفرۀ رنگین

جولای 29, 2013 در 14:13 توسط

کبوتر حرم-خاطرات خدمت در حرم امام‌رضا علیه‌السلام- سفرۀ رنگین

از سر کوچه تا ایستگاه اتوبوس واحد را پیاده می‌رفتم تا به کشیک فوق‌العادۀ شب نوزدهم ماه رمضان برسم. چند جوان موتورسوار، لابد با دیدن لباس خدمت، حسرت افطاری‌خوردن در حرم امام‌رضا علیه‌السلام را از دلشان بیرون ریختند: «افطاری حرم دعوتی حاج‌آقا؟ خوش‌به‌حالِت! حتماً گُشنَه یَم [هم] هستی به‌یِت [بِهِت] مِچِسبه!» با لبخندی بدرقه‌شان کردم و یاد سفره‌ای افتادم که آقا برای زائران و عزاداران شب قدر پهن کرده است. توی دلم گفتم: «اگر می‌دانستید سر چه سفره‌ای دعوتم کرده‌اند، بیشتر از حسرت افطاری حرم، حسرت آن را می‌خوردید! سفرۀ رنگین شب قدر!»

اتفاقاً افطاری آسایشگاه در حد همان نان و پنیر و سبزی و خرما و سوپ همیشگی هم نبود! حضور پرشور خادمان حضرت برای پذیرایی از زائران شب‌قدری، برنامه‌ها را کمی به‌هم زده بود.

ولی چه سفرۀ رنگینی تدارک دیده بود آقا: زمزمۀ ناقص و ناتمام جوشن کبیر در حال نوکری در صحن جامع رضوی؛ مراسم قرآن‌به‌سر بدون قرآن به‌سرگرفتن و بازهم در حال نوکری؛ مثل هر سال، زمزمۀ زیبای «بعلی‌بن‌موسی» رو به ضریح آقا، همراه با زائرانی که برای گفتن این فراز، همه رو به ضریح آقا می‌ایستند؛ و دست آخر، قرآن‌به‌سر تک‌نفره و ده‌دقیقه‌ای توی صحن جمهوری و های‌های گریه در زیارت شب‌قدری امام‌حسین علیه‌السلام.

یادتان بودم. در شب‌های باقی‌مانده یادم کنید.

کبوتر حرم

Print Friendly, PDF & Email

دیدگاهتان را بنویسید