داوریمان در جایزۀ فارسینما (زبان فارسی در سینما) در چهلمین جشنوارۀ فیلم فجر داشت به آخر میرسید که سرفه و آبریزش بینی شروع شد. سویۀ امیکرون فراگیر شده بود و نمیشد باش شوخی کرد. در خانۀ جشنواره هم بساط واکسن…… بیشتر »
کشیکنویس گفت: «پلهبرقیِ صحن هدایت، پایین.» چکوچانه زدم بفرستدم به جایی که شاید بیشتر به درد بخورم. در لوحهٔ کشیک سری چرخاند و گفت: «بهبه! رواق حضرت زهرا (س)!» در خدمتگاه دوستداشتنیام ایستاده بودم که نام رواق برایم روضهخوان شد:…… بیشتر »
کوله و کیف و کت در دست، از قطار مشهدتهران پیاده شدم تا سوار مترو شوم. هنوز نمیدانستم که قطار سرنوشت، من را در کدام ایستگاه پیاده خواهد کرد: روزیام در همان مشهد خودمان، سعادتآباد واقعی، مقدر شده یا در…… بیشتر »
لابد تعریف سادۀ «اثر پروانهای» را شنیدهاید: بالزدن یک پروانه در نقطهای از جهان، میتواند در نقطهای دیگر طوفانی به پا کند. این نظریه در حرم امامرضا علیهالسلام جور دیگری برایم معنا شد. ******** دوسه سالی میشد از دست باغ…… بیشتر »
«از امامرضا بخواه که من را بازهم به زیارتش بطلبد.» این آخرین جملۀ صدیقه جمیله فرقان، تازهمسلمان آمریکایی مقیم ایران بود در اولین مصاحبهای که با او کردم. یک سال بعد، دست روزگار ما را در قم به هم رساند:…… بیشتر »