بوی مشهد
سپتامبر 14, 2015 در 13:37 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
«از امامرضا بخواه که من را بازهم به زیارتش بطلبد.» این آخرین جملۀ صدیقه جمیله فرقان، تازهمسلمان آمریکایی مقیم ایران بود در اولین مصاحبهای که با او کردم.
یک سال بعد، دست روزگار ما را در قم به هم رساند: من بهبهانۀ دانشگاه و او بهشوق زیارت. دم رفتن، ظرفی یکبارمصرف به دستم داد پر از شام پرملاط دستپخت خودش.
********
ـ بچهها بیایید براتون شام آمریکایی آوردهم!
سیدمهدی، همخوابگاهیام، اولین لقمه را که خورد، گفت: «چقدر بوی مشهد میده!»
بوی مشهد؟! یاد شکلاتهای متبرکی افتادم که هنوز ته جیبم داشتم و به صدیقه فرقان داده بودم. یادم آمد که میگفت قصد دارد در ماه رجب به زیارت امامرضا(ع) برود.
برچسبها:آمریکا, ایران, تازهمسلمان, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم افتخاری, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, خدمت افتخاری, خوابگاه, دانشگاه, زیارت, شکلات, صدیقه جمیله فرقان, قم, کبوتر حرم, کشیک, ماه رجب, مشهد, مصاحبه