نیاز
جولای 16, 2020 در 05:35 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
کرونا حرم را خلوت کرده و خدمت خلوت، هم حوصلهسربر است و هم مجالی برای گفتگو با خود. در سومین کشیکِ پس از قرنطینۀ حرم، خدمتگاهم بالای پلهبرقیِ پارکینگ یک بود.
دوسه روز بود که یادگیری زبان اسپانیایی را با نرمافزار دولینگو شروع کرده بودم. داشتم جملههای یادگرفته را با خودم تمرین میکردم. رسیدم به این جمله:
Yo necesito dinero.
من به پول نیاز دارم.
جمله هم خوشآوا بود و هم کاربردی و زبانحال خودم! آن حاجت یکمیلیاردی هم هنوز روا نشده بود. پس جا داشت که رو به گنبد، با حضور قلب چندین بار تکرار کنم: «یُ نِسِسیتُ دینِرُ.»
ناگهان، دلم متوجه امامرضا علیهالسلام شد. باید جملهام را عوض میکردم. نمیدانستم جملۀ جدیدم درست است یا نه؛ ولی خیالم راحت بود که امامرضا علیهالسلام به ظاهر جمله نگاه نمیکند. دستوپاشکسته، اما از ته دل و شرمآلود عرض کردم:
Yo necesito tu.
من به تو نیاز دارم.
منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم
اگر از تو باز دارم، به که چشمْ باز دارم؟
تویی آفتاب و چشمم به جمال توست روشن
غم چون تو نازنینی به هزار ناز دارم
۲۳ خرداد ۱۳۹۹
برچسبها:اسپانیایی, پارکینگ یک, پلهبرقی, پول, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم افتخاری, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, خدمت افتخاری, دولینگو, زبان اسپانیایی, صحن جامع رضوی, قرنطینه, کبوتر حرم, کرونا, کروناویروس, کشیک, نیاز