حال التجا و تضرع!
مارس 25, 2019 در 20:41 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
در اولین کشیک موظفی سال نو، ۷فروردین۱۳۹۷، در بست شیخ طبرسی لحظههایم را به خدمت میگذراندم. نماز جماعت صحن انقلاب به بست طبرسی هم کشیده شده بود.
نماز ظهرم را سریع خواندم تا بتوانم خروج زائران را بهموقع سروسامان بدهم. رفتم ایستادم پای ایوان عباسی و با حرکت چوبپر بهسمت چپ و راست، به زائران نشان میدادم که از درهای دو طرف وارد صحن انقلاب شوند و درهای وسط را برای خروج بگذارند. همزمان، دعای بعد از نمازهای ماه رجب را هم زمزمه میکردم: «یا مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِندَ کُلِّ شَرٍّ… .»
تا رسیدم به آنجا که «گرفت حضرت محاسن شریف خود را در پنجۀ چپ خود و خواند این دعا را به حال التجا و تضرع، به حرکتدادن انگشت سبابۀ دست راست». حال التجا و تضرع را که خداوکیلی نداشتم! دستکم باید مثل امامصادق علیهالسلام، زبان بدن را به کار می گرفتم. ولی سبابۀ دست راستم هم گیرِ چوبپر بود و مشغول راهنمایی زائران. تنها کاری که ازم برمیآمد این بود که محاسنم را در پنجۀ چپم بگیرم و کل دست راستم را با چوبپر حرکت بدهم! هم خدمتم را درست انجام میدادم و هم ادای حال التجا و تضرع را خوب درمیآوردم: «یا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکرامِ! یا ذَا النَّعماءِ وَ الْجودِ! یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّولِ! حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّارِ.»
پ.ن. اتفاقهای خادمانه همیشه خودشان رخ میدهند و بعد در ذهنم به خاطره تبدیل میشوند. این بار تصمیم گرفتم این حرکت چوبپرانه را انجام دهم تا خاطرهای بامزه تولید شود! گفتم من هم سهمی داشته باشم در تولید ناخالصیِ ملی!
برچسبها:امامصادق علیهالسلام, ایوان عباسی, بست شیخ طبرسی, تولید ناخالص ملی, چوبپر, حرم امامرضا علیهالسلام, خادم امامرضا علیهالسلام, خاطرات خدمت, صحن انقلاب, کبوتر حرم, ماه رجب, محاسن, نماز, نماز ظهر