فلسفه
جولای 18, 2018 در 17:03 توسط احمد عبدالهزاده مهنه
یکی از کارهای نابجا در حرم امامرضا علیهالسلام هم این است که بنشینی و فلسفه ببافی!
********
در ازدحام بعد از نماز مغرب شب نهم ربیع، وروردیِ رواق امامخمینی(ره) به خدمت ایستادم: «خواهران، بفرمایید از ورودیِ بعدی!»
سرگرم خواهرـبرادر گفتن بودم؛ اینیکی را راهنمایی میکردم؛ به آنیکی شکلات میدادم؛ برای آن زوج جوان توضیح میدادم که باید فعلاً فراق هم را تحمل کنند تا فضا خلوتتر شود و… .
در آن هیاهو، طبیعی بود که چند خواهر هم، خواسته یا ناخواسته، از زیر دستم دربروند! البته موارد خاص هم پیش میآید: خانمی شوهرش را بر چرخ گذاشته بود و به زیارت میبرد. خب، فرقی نمیکرد که از ورودی برادران مشرف شوند یا خواهران: بالاخره یکیشان نامحرم بود. نخواستم پیچوتاب بخورند. راهنماییشان کردم که مستقیم از همان ورودی برادران مشرف شوند.
پاسبخش درست همان موقع سررسید و غر زد که چرا طبق انتظارش، سفتوسخت در برابر زائران نایستادهام: «اصلاً تو به درد هیچ کاری نمیخوری!»
توی دلم گفتم: «باشد! من به درد هیچ کاری نمیخورم. ولی من که نیزهدار و دژبان نیستم! آدمآهنی هم نیستم: موارد خاص سرم میشود. از آن گذشته، نمیتوانم وسط آن شلوغی بنشینم و فلسفه ببافم که الان اصالت با چرخران است یا چرخنشین!»
۲ مشت دون
تیموری
on جولای 31, 2018 -
باسلام
من بیننده وطرفدار مطالب شما هستم،لطفا مقالات بیشتر ی منتشر نمایید.
متشکرم
https://www.pasargadmetal.com
[پاسخ]
احمد عبدالهزاده مهنه پاسخ در تاريخ آگوست 1st, 2018 00:08:
سلام بزرگوار. لطف دارید. چشم. دعا کنید گرفتاریها و البته تنبلی من کمتر بشه! کلی خاطره توی کیسهم دارم که هنوز منتشر نکردهم.
[پاسخ]